رهیافت جامعه شناسانه به فلسفه علم
نویسندگان
چکیده
جامعه شناسی علم به منزلۀ حوزه ای جدا، جدی، و نیرومند از شناخت بشری تا دهه 1970 حضور پررنگی در مناقشه های فیلسوفان نداشت. ولی از حدود اوایل آن دهه، بسیاری از فیلسوفان به گونه ای فزاینده به این حوزه از شناخت بشری روی آوردند. این حوزه از آن زمان تاکنون پیشرفت بزرگی کرده است و دگرگونی های مهمی را پشت سر گذاشته است. در مقاله حاضر نیز، با تمرکز بر جامعه شناسی علم، سعی می شود مؤلفه های اصلی و عناصر سازنده آن و نمایندگان و آثار عمده آن در سده های اخیر بازنمایانده شود. جامعه شناسی علم حوزه ای است که دادوستد استواری را با فلسفه آغاز کرده است. پاره ای از مسائلی که در جامعه شناسی علم مطرح شده اند، در تاریخ علم نیز مطرح بوده اند، ولی جامعه شناسی علم، یا به عبارت دقیق تر جامعه شناسیِ شناخت بشری، مدعی جانشینی، یا رشته جانشین فلسفه علم است. مدعای اصلی در مقاله حاضر این است که آنچه موجب بروز رویدادهای علمی می شود، آنچه موجب می شود مردم نظریه ای را به جای نظریه ا ی دیگر باور کنند کنش و واکنش نیروهای اجتماعی است. علم کنشی اجتماعی است و در هیچ دوره ای متکی به دستاوردهای فردی دانشمندان نبوده و نیست. دانشمندان به شکلی جدا و منفرد کار نمی کنند که باعث پیدایش دوره های جدیدی در علم شوند، بلکه خود محصول مناقشه ها، رفع اختلاف ها، سلسله مراتب ها، نابرابری های قدرت، و عامل های اجتماعی دیگرند. تردیدی نیست که تأکید بر جنبه های اجتماعی علم و نادیده گرفتن تأثیر ساختار واقعی جهان، پیامدهای افراطی بسیاری دارد. هدف مقاله حاضر فقط تقریر مباحث عمده در جامعه شناسی علم است ولی نقد و بررسی آن، مجال دیگری می طلبد.
منابع مشابه
رهیافت جامعه شناسانه به فلسفة علم
جامعه شناسی علم به منزلۀ حوزه ای جدا، جدی، و نیرومند از شناخت بشری تا دهة 1970 حضور پررنگی در مناقشه های فیلسوفان نداشت. ولی از حدود اوایل آن دهه، بسیاری از فیلسوفان به گونه ای فزاینده به این حوزه از شناخت بشری روی آوردند. این حوزه از آن زمان تاکنون پیشرفت بزرگی کرده است و دگرگونی های مهمی را پشت سر گذاشته است. در مقالة حاضر نیز، با تمرکز بر جامعه شناسی علم، سعی می شود مؤلفه های اصلی و عناصر سا...
متن کاملرهیافت جامعهشناسانه به فلسفة علم
جامعهشناسی علم بهمنزلۀ حوزهای جدا، جدی، و نیرومند از شناخت بشری تا دهة 1970 حضور پررنگی در مناقشههای فیلسوفان نداشت. ولی از حدود اوایل آن دهه، بسیاری از فیلسوفان بهگونهای فزاینده به این حوزه از شناخت بشری روی آوردند. این حوزه از آن زمان تاکنون پیشرفت بزرگی کرده است و دگرگونیهای مهمی را پشت سر گذاشته است. در مقالة حاضر نیز، با تمرکز بر جامعهشناسی علم، سعی میشود مؤلفههای اصلی و...
متن کاملجامعه مدنى در مقابل رژیمهاى تمامیتخواه؛ تحلیل جامعه شناسانه رویکردهاى اروپاى شرقى به جامعه مدنى
هدف اصلى مقاله حاضر تحیل و تبیین جامعهشناسانه رویکردهاى اروپاى شرقى به جامعه مدنى در دوران سلطه رژیمهاى تمامیتخواه[1] کمونیستى بر این جوامع است. در این رهیافتها، جامعه مدنى به منزله جنبش اجتماعى نگریسته شده است که داراى خطمشىهاى کوتاهمدت و بلندمدت است. جامعه مدنى در شرایطى به منزله «خطمشى مقاومت» بهکار رفت که رژیمهاى تمامیتخواه بر جوامع کمونیستى اروپاى شرقى حکومت مىکردند. در شرایط ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
فلسفه علمجلد ۱، شماره ۲، صفحات ۱۶۳-۱۸۰
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023